به تموم کردن کار فکر نکنید، شروعش کنید
شاید فکر کنید که بیمنطق و از روی باد معده صحبت میکنم اما بذارید که موضوع رو براتون موشکافی کنم، به دفعات شده که بخوام چیزی رو شروع کنم مثل قبول کردن یه شغل یا شروع یک پروژه اما هر بار با فکر کردن به چطور پایان دادن بهش و مراحل کار برای شروع مردد شدم و ترس از شکست رو توی دلم راه دادم، دقیقاً به سادگی نوشتن جملهی قبل از شروعشون دست کشیدم و منصرف شدم!
چند سال پیش یکی از دوستان عکس زیر رو به اشتراک گذاشت و نوشت:
حتی کوچکترین پروژهها هم با فکر کردن به آخر کار و انداختن ترس نحوهی به اتمام رسوندنش توی دل خودت شروع نمیشن!
جملهای که دلیل ترس از شکست رو به سادگی توضیح میده.
توی یک لحظه تمام اون کارا و پروژهها و هر چیزی که قرار بود شروع کتم ولی به خاطر این ترس به سمتشون نرفتم جلوی چشمم اومدن که اگر که شروع میشدن شاید از بهترینها میشدن و وضعیت من الان متفاوتتر از چیزی که الان هست، میشد؛ خودم رو در جملهی دوستم دیدم و میدونم شما هم به یاد بعضی موارد خودتون افتادین. باهاش صحبت کردم و بعد از کمی صحبت و بحث، فقط برگشت و گفت:
وقتی که شروع میکنی و پیش میری، بعدش به تموم فکرایی که کردی میخندی!
و در آخر حرفاش این رو هم اضافه کرد که
با پروژههای خودت شروع کن؛ اگر که شکست بخوری چیزی از دست ندادی و وقت هم داری که راههای دیگهای رو امتحان کنی که بتونی به راه درست برسی و به روند موفقیتآمیزی برسی
بعدها به این نتیجه میرسید و میدونید که دیگه چیزی برای ترس وجود نداره و به دست باد میسپرید که هر چیزی رو بر سر راهتون قرار بده، میذارید که هر کاری که میخواد بکنه و نگاه میکنید و لبخندی میزنید چون که میدونید نمیتونه منصرفتون کنه و کار خودتون رو در هر شرایطی میخواید که پیش ببرید!
خود من، الان توی این مرحله از زندگیم قرار دارم؛ خود روند کار به سوی موفقیت سوقتون میده، پس بیاید با هم شروع کنیم! 🙂
دیدگاهها